مادر و روز مادر

ساخت وبلاگ
به این فکر کردین که ممکنه تو n تا دنیای موازی دیگه دارین زندگی می کنین؟ حتی فکرش هم هیجان انگیزه! از وقتی سریال پادشاه ابدی را دیدم فکرم درگیر شد و با خواندن کتاب "کتابخانه نیمه شب" قضیه جالب شد! برای شخص من که تسکین دهنده است وقتی فکر می کنم که نسخه های دیگری از من جوری زندگی می کنن که همین نسخه ام دلش می خواد!مثلا تو یه دنیا یک من ی زندگی می کنه که شاد و سرزنده است و پر از حس زندگی مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت: 17:15

بعد از مدتها بیکاری ، استاد سابقم یه کار ویراستاری بهم پیشنهاد کرد، البته که اولش خوشحال شدم! کار که شروع شد، اذیت های بچه، کار خانه که به نظرم بیشتر شد و کمبود وقت و تمرکز وحشتناک به یک طرف، غرغر بی وقفه شوهر و سرزنش مداوم در مورد اینکه من بی عرضه هستم و سواری رایگان می دهم و ... به یک طرف. با استادم در مورد حق الزحمه صحبت کردم، قرار شده بعد از انجام این فصل در مورد سطح کار من مطمئن شود و بقیه ماجرا. اما روابط من با همسر به رنگ قهوه ای تیره درآمده! نه تنها هییییییچ کمکی در نگهداری بچه نمی کند، بلکه تمام مدت با گوشی اش با صدای بلند!!! ور می رود. آخ که چقدر زندگی برای ما زنها در برهه هایی سخت می شود! حتی نمی گذارد بچه را مهد ببرم. تقصیر بچه طفلک نیست، تقصیر من است که نمی توانم بیخیال کار بشوم و البته شوهر ناجوری دارم. نمی دانم، بهرحال این فصل را که ۶ ص از آن باقی مانده و البته متن مشکلی هست را تمام می کنم، تا ببینم که چه پیش خواهد آمد!فقط یک نصیحت: هیچوقت کارتان را رها نکنید! مثل من تبدیل به یک زن خانه دار ناچار می شوید. + نوشته شده در سه شنبه نهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 22:55 توسط منتظر  |  مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت: 17:15